حتی این روزها که معنویت در درجه دوم از اهمیت قرار دارد، صفحات زندگی اهل دل و دین را که ورق میزنی، خواهی یافت که پروندهای برای دلجویی از بستگان همچنان باز است و در دستور کار.
شمیم الهی که به مشام اهل دل میرسد، انبانهای محبت را به شانه میگیرند و از این کوی به آن کوی و از این سوی به آن سوی، میروند و دلی میجویند، تا دوستیهایشان را نثار او کنند و تا که شاید تحفههایشان پیشکش قربانگاه یار شود. آن دل که محمدی (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) شد سزاوار است که گام در گام او نهد، به شیوه او رفتار کند، چون او سخن بگوید و از هرچه او پرهیز میکرد بهراسد، گرچه پیامبر رحمت «لاینطق عن الهوی»1 و تمام سخنانش نیست مگر«وحی یوحی»2 و کسی را یارای رسیدن به آن مقام نیست؛ اما یاور اگر مدد کند، دامنش آورم به کف. آن روز مردمان خدا را نمیشناختند، پیامبر آنان را هدایت کرد و از گمراهی رهانید و جاهلیت و نادانی را برانداخت» او آمد تا با دلیلهای روشن سخن گوید و آنان را با نشانههای الهی، از هر کردار ناپسند بیم دهد و بهسوی کارهای نیکو و رفتار نیک فراخواند
ادامه مطلب